Montag, 31. Dezember 2012

تو کی هستی؟



تهیه و تنطیم از ملیحه رهبری

سال 2013 میلادی مبارک!

تو کی هستی؟!

یوحنا 8
12) عیسی به مردم گفت:« من نور جهان هستم. کسی که از من پیروی کند در تاریکی سرگردان نخواهد شد بلکه نور حیات را خواهد داشت.»

25) باز آنان از او پرسیدند:« تو کی هستی؟» عیسی پاسخ داد:« من همان کسی هستم که از اول هم به شما گفتم، فرستندﮤ من حق است. من آنچه را که از او می شنوم به  جهان اعلام می کنم.»

یوحنا 7
37) در آخرین روز که مهمترین روز عید بود، عیسی ایستاد و با صدای بلند گفت:« اگر کسی تشنه است پیش من بیاید و بنوشد. نهرهای آب زنده از درون آن کسی که به من ایمان بیاورد جاری خواهد گشت.»

یوحنا 6
33) عیسی به آنها گفت:« من نان حیات هستم. هر که نزد من بیاید هرگز گرسنه نخواهد شد و هرکه به من ایمان بیاورد هرگز تشنه نخواهد گردید.»
38) من ازآسمان به زمین آمده ام نه به خاطر آنکه اراده خود را به عمل آورم بلکه اراده فرستندﮤ خویش را و ارادﮤ خدا این است که من از همه کسانی که او به من داده است( پیروانم)، یکی را هم از دست ندهم...... بلکه آنها را زنده کنم.

یوحنا 3
17)  خدا روح خود را به جهان نفرستاد که جهانیان را محکوم کند بلکه تا آنان را نجات بخشد. شخص نیکو به سوی نور می آید تا روشن شود که اعمالش در اتحاد با خدا انجام شده است.
*
 فریسیان وملایان به او گفتند:« تو در باره خودت شهادت می دهی[که نور جهان هستی.]، پس شهادت تو اعتباری ندارد.» عیسی پاسخ داد:« من حتی اگر بر خود شهادت بدهم، شهادتم معتبر است زیرا من می دانم که از کجا آمده ام و به کجا می روم. شما با نظر انسانی قضاوت می کنید اما من درباره هیچکس چنین قضاوت نمی کنم. چون در این کار تنها نیستم و خدایی که مرا فرستاد نیز در قضاوت با من است. شما نه مرا می شناسید و نه فرستندﮤ مرا.

25) آنان از او پرسیدند:« تو کی هستی؟» عیسی پاسخ داد:« من همان کسی هستم که از اول هم به شما گفتم، فرستنده من حق است. من آنچه را که از او می شنوم به  جهان اعلام می کنم. 28) من همانگونه که پدر( خدا) به من تعلیم داده است، سخن می گویم. فرستندﮤ من با من است. مرا تنها نگذاشته است. زیرا من همیشه آنچه را که او را خوشنود می سازد به عمل می آورم.»

13) عیسی به آنها گفت:«شما به این عالم پایین تعلق دارید و من از عالم بالا آمده ام. شما از این جهان هستید و من از این جهان نیستم.
42) من خودسرانه نیآمدم. بلکه او مرا فرستاد. اما من چون حقیقت را می گویم، شما به من ایمان نمی آورید.کدام یک از شما می تواند گناهی به من  نسبت دهد؟

53) یهودیان از او پرسیدند:« آیا تو از پدر ما ابراهیم و همه پیامبران که مٌرده اند، بزرگتری؟ فکر می کنی که تو کی هستی؟» عیسی پاسخ داد:« اگر من خود را آدم بزرگی بدانم این بزرگی ارزشی ندارد. خداست که مرا بزرگی و جلال می بخشد. شما هیچوقت خدا را نشناخته اید. اما من او را می شناسم و آنچه می گوید،اطاعت می کنم. »

یوحنا 4
33) کسی که از بالا می آید مافوق همه است و کسی که متعلق به این دنیای خاکی باشد آدمی است زمینی و درباره امور دنیوی سخن می گوید.آن کسی که از آسمان می آید از همه بالاتر است و به آنچه که دیده و شنیده است شهادت می دهد. اما هیچکس شهادت او را نمی پذیرد. کسی که از طرف خدا فرستاده شده کلام خدا را بیان می کند زیرا خدا روح خود را بی حد و حصر به او بخشیده است. خدا او را محبت می کند و همه چیز را به او سپرده است.
24) خدا روح است و هر که او را می پرستد باید با روح و راستی رفتار( عبادت) نماید.

یوحنا 5
24) یقین بدانید هر که سخنان من بشنود و به فرستندﮤ من ایمان بیاورد حیات جاودان دارد و از مرگ گذشته است و به حیات رسیده است. یقین بدانید که مردگان نیز صدای فرستادﮤ خدا را خواهند شنید و هر که بشنود، زنده خواهند شد زیرا همانطور که خدا منشاء حیات است، به فرستاده او نیز این قدرت بخشیده شده است تا منشاء حیات باشد.

یوحنا 7
14) در اواسط ایام عید، عیسی به معبد آمد و به تعلیم دادن پرداخت. یهودیان با تعجب می گفتند:« این شخص که هرگز تعلیم نیافته است چگونه کتاب مقدس را می داند؟ عیسی در جواب ایشان گفت:« آنچه من تعلیم می دهم از خود من نیست. بلکه از طرف فرستندﮤ من است. هرکه از خود سخن بگوید طالب جاه و جلال برای خود میباشد اما کسی که طالب جلال فرستندﮤ خود باشد آدمی است صادق و در او نادرستی نیست. چرا می خواهید مرا بکشید؟ چون در روز سبت (روز تعطیل= روز مقدس= روز خدا) به یک انسان سلامتی کامل بخشیدم( عیسی در این روز با معجزه دست خشک شدﮤ مردی را شفا بخشید.) بر من خشمگین شده اید؟ از روی ظاهر قضاوت نکنید. بلکه در قضاوت های خود با انصاف باشید.

یوحنا 7
37) در آخرین روز که مهمترین روز عید بود عیسی ایستاد و با صدای بلند گفت:« اگر کسی تشنه است پیش من بیاید و بنوشد. نهرهای آب زنده از درون آن کسی که به من ایمان بیاورد جاری خواهد گشت.»

یوحنا 6
33) عیسی به آنها گفت:« من نان حیات هستم. هر که نزد من بیاید هرگز گرسنه نخواهد شد و هرکه به من ایمان بیاورد هرگز تشنه نخواهد گردید.»
38) من ازآسمان به زمین آمده ام نه به خاطر آنکه اراده خود را به عمل آورم بلکه اراده فرستندﮤ خویش را و ارادﮤ خدا این است که من از همه کسانی که او به من داده است( پیروانش)، یکی را هم از دست ندهم بلکه در روز بازپسین آنها را زنده کنم.

یوحنا 6
درآنسوی دریای جلیل عیسی با شاگردانش به بالای کوهی رفت و درآنجا نشست. جمعیت  کثیری(پنج هزار نفر) که معجزات او را دیده بودند، به دنبالش رفتند. عیسی به آنان تعلیم داد. بعد همه گرسنه شدند. عیسی پنج نان جو و دو  ماهی را برداشته و خدا را شکر کرد و در میان مردم تقسیم کرد. وقتی همه سیر شدند به  شاگردانش گفت که خرده های نان را جمع کنند. دوازده سبد از خرده های آن پنج نان جو جمع کردند. مردم گفتند:« در حقیقت این همان پیامبر موعود است. که می بایست به جهان بیاید.»

یوحنا 12
44) عیسی با صدای بلند گفت:« هرکه به من ایمان آورد نه فقط به من بلکه به فرستندﮤ من ایمان آورده است. هرکه مرا می بیند، فرستندﮤ مرا دیده است. من نوری هستم که به جهان آمده ام تا هر که به من ایمان آورد در تاریکی  نماند. اگر کسی سخنان مرا بشنود و اطاعت نکند من در حق او داوری نمی کنم زیرا نیا مده ام تا جهان را محکوم کنم بلکه تا جهان را نجات بخشم. من از خود سخن نمی گویم بلکه خدایی که مرا فرستاده است به من فرمان داد که چه بگویم و چگونه صحبت کنم. من می دانم که کلام او حیات جاودانی است، پس آنچه می گویم ، به طور کامل گفته های اوست.

یوحنا 3
5) یقین بدان که هیچکس نمی تواند به پادشاهی خدا وارد شود مگر از آب و روح تولد یابد. آنچه از جسم تولد یابد جسم است و آنچه از روح تولد یابد روح است. تعجب نکن که به تو می گویم همه باید دوباره متولد شوند. 12) وقتی درباره امور زمینی سخن می گویم وآن را باور نمی کنید، اگر درباره امور  آسمانی سخن گویم، چگونه باور خواهید کرد؟

 17)  خدا روح خود را به جهان نفرستاد که جهانیان را محکوم کند بلکه تا آنان را نجات بخشد. شخص نیکو به سوی نور می آید تا روشن شود که اعمالش در اتحاد با خدا انجام شده است.
مرقس 1
7) یحیی( پیامبر) اعلام کرده وگفت:« بعد از من مردی تواناتر از من می آید که من لایق نیستم که خم شوم و بند کفش هایش را بازکنم. من شما را با آب تعمید می دهم ، اما او شما را  با روح القدس تعمید خواهد داد.»

لوقا 12
در میان جمعیتی مرکب از هزاران نفر عیسی به شاگردان خود گفت:« از خمیرمایه فریسیان یعنی ریاکاران برحذر باشید. هر چه پوشیده است عاقبت پرده از رویش برداشته خواهدشد و هرچه پنهان است آشکار خواهد شد. بنا براین آنچه در تاریکی گفته اید در روشنایی روز شنیده خواهد شد و آنچه را که پشت درهای بسته نجوا کرده اید روی بامها اعلام خواهد شد.

مرقس 6
ملایان یهود به دور عیسی جمع شدند. آنها مشاهده کردند که عیسی و شاگردانش سنت های گذشته(شستشوی دست و بدن) را رعایت نمی کنند و به اصطلاح نجس غذا می خورند. به عیسی اعتراض کردند و او گفت:« آنچه انسان را نجس می سازد، چیزی نیست که از خارج وارد بدن انسان شود و او را نجس سازد.آنچه آدمی را نجس می سازد، چیزهایی است که از وجود او صادر می شود؛ فریب، هرزگی، حسادت، تهمت، خودبینی و...»

لوقا 5
27) باجگیری به نام لاوی برای عیسی مهمانی بزرگی ترتیب داد و عده زیادی از باجیگران و دزدان با شاگردان عیسی برسرسفره نشسته بودند. ملایان و فریسیان برعیسی ایراد گرفتند که چرا شما با باجگیران و خطاکاران می خورید و مینوشید؟ عیسی به آنان جواب داد:« تندرستان نیاز به طبیب ندارند. بلکه بیماران محتاجند. من نیامده ام تا پرهیزکاران را به توبه دعوت کنم بلکه خطاکاران را دعوت نمایم.»

لوقا 6
31)   با دیگران چنان رفتار کنید که می خواهید با شما رفتار کنند. اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست دارند برای شما چه افتخاری دارد؟ حتی خطاکاران هم دوستداران خود را دوست دارند. اگر فقط به کسانی نیکی کنید که به شما نیکی می کنند برای شما چه افتخاری دارد؟ اگر فقط به کسی قرض بدهید که توقع پس گرفتن دارید دیگر چه افتخاری برای شما دارد؟ حتی خطاکاران هم چنین رفتار می کنند. همانطور که خداوند رحیم است رحیم باشید زیرا او نسبت به ناسپاسان و خطا کاران مهربان است.

37) درباره دیگران قضاوت نکنید تا خود مورد قضاوت قرار نگیرید. محکوم نکنید تا محکوم نشوید. دیگران را ببخشید تا بخشیده شوید. بدهید که به شما داده خواهد شد.

 41) چرا به پر کاهی که درچشم برادرت است نگاه می کنی اما هیچ در فکر تیری که در چشم خود داری نیستی؟ ای ریاکار اول تیر را از چشم خودت بیرون بیار آن وقت درست خواهی دید که پرکاه را از چشم برادرت بیرون بیاوری.

مرقس 4
21) عیسی به آنها فرمود:« آیا کسی چراغ را میآورد تا آن را زیر تشت یا تخت بگذارد؟ البته نه، آن را می آورد تا روی پایه ای بگذارد. هیچ چیز پنهانی نیست که آشکار نگردد و هیچ چیز پوشیده ای نیست که پرده از رویش برداشته نشود. اگر گوش شنوا دارید، بشنوید. در آنچه که می شنوید، دقت کنید....
 
متی 23
1) عیسی به مردم و شاگردان خودگفت:« چون ملایان و فریسیان بر کرسی موسی نشسته اند شما ناچارید به آنچه که آنها می گویند،گوش دهید اما از اعمال آنها پیروی نکنید زیرا خود آنها به آنچه می گویند عمل نمی کنند. آنها بارهای سنگین بر دوش مردم می گذارند و خود حتی انگشت برای بلند کردن آن بار تکان نمی دهند. هر چه می کنند برای تظاهر و خودنمایی است. دعاهای بسته به بازو را قطور تر و دامن ردای خود را پهن تر می سازند و دوست دارند درصدر مجالس بنشینند و بهترین جا را داشته باشند. مردم به آنها سلام کنند و آنها را استاد خطاب کنند اما شما یک پیشوا دارید که مسیح است. کسی درمیان شما بزرگتر است که خادم همه باشد. هرکه خود را بزرگ سازد حقیر خواهد شد و هر که خود را فروتن سازد به  بزرگی خواهد رسید.

13) وای برشما ای ملایان و فریسیان ریاکار. شما درهای پادشاهی آسمان را به روی مردم می بندید. خودتان وارد نمی شوید و دیگران را هم که میخواهند وارد شوند باز می دارید.
وای برشما! شما دریا و خشکی را طی می کنید تا کسی را پیدا کنید تا دین شما را بپذیرد و وقتی که موفق شدید او را دو برابر بدتر از خودتان سزاوار جهنم می سازید.
ای احمقان و ای کوران، شما از نعنا و شوید و زیره ده یک می دهید اما مهمترین احکام را که عدالت و رحمت و صدافت است نادیده گرفته اید.
شما مثل مقبرههای سفید شده ای هستید که ظاهری زیبا دارند اما  داخل آنها پٌر از استخوان های مردگان و انواع کثافات است. در ظاهر مردمانی درستکار و در باطن پر از ریاکاری و شرارت هستید. انبیاء و علما و حکما را می کٌشید یا مصلوب می کنید یا تازیانه می زنید و شهر به شهر می رانید. خون همه نیکمردان خدا که بر زمین ریخته شده برگردن شماست. ای ماران، ای افعی زادگان شما چگونه از مجازات دوزخ می گریزید؟
متی 10
  از کسانی که جسم را می کشند ولی قادر به کشتن جان نیستند نترسید. از کسی بترسید که قادر است جسم و جان ، هر دو را به دوزخ تباه سازد.

متی 6
7) بخواهید به شما داده خواهد شد. بجویید پیدا خواهید کرد. بکوبید در به رویتان باز خواهد شد. آیا کسی در میان شما  هست که وقتی پسرش از او نان بخواهد سنگی در دستش بگذارد یا وقتی ماهی می خواهد، ماری در دستش بگذارد؟ شما که انسانهای گناهکاری هستید، اینکار را نمی کنید و چیزهای خوب را به فرزند خود می دهید پس چگونه ممکن است که خداوند چیزهای خوب را از شما دریغ کند؟
یوحنا 14
17 ) آرامش برای شما به جا می گذارم. من آرامش خود را به شما میدهم. جهان نمی تواند آن آرامشی را که من به شما می دهم به شما بدهد. دلهای شما مضطرب نشود و ترسان نباشید.
یوحنا 15
5) من تاک هستم و شما شاخه های آن هستید. هر که در من بماند و من در او میوه بسیار می آورد. 7) اگر در من بمانید و سخنان من در شما بماند هر چه می خواهید بطلبید که حاجت شما برآورده می شود. خواست خدای من این است. 9) همانطور که خدا مرا دوست داشته است من هم شما را دوست داشته ام. در محبت من بمانید.
12) حکم من این است که یکدیگر را دوست بدارید همانطور که من شما را دوست داشته ام. محبتی بزرگتر از این نیست که کسی جان خود را فدای دوستان خود کند. شما دوستان من هستید.
15) دیگر شما را بنده خود نمی خوانم زیرا بنده نمی داند که اربابش چه می کند؟ من شما را دوستان خود خواندم زیرا هر چه از خداوند شنیدم برای شما شرح دادم. شما مرا برنگزیده اید بلکه من شما را برگزیده ام و مأمور کردم که بروید و میوه بیاورید. هر چه به نام من از خدا بخواهید به شما عطا کند. حکم من برای شما این است که یکدیگر را دوست بدارید.
یوحنا 15
 18) اگر حهان از شما نفرت دارد بدانید که قبل از شما از من نفرت داشته است. اگر شما متعلق به این جهان بودید، حهان متعلقات خود را دوست می داشت. اما چون من شما را برگزیده ام، حهان از شما نفرت دارد.کسی که از من نفرت دارد از خداوند نیز نفرت دارد. چون شما به من تعلق دارید آنها با شما چنین رفتاری خواهند داشت زیرا خدایی را که مرا فرستاده است، نمی شناسند. اگر در میان آنان معجزاتی را که هیچ شخص دیگر قادر به انجام آنها نیست انجام نداده بودم، آنان مسؤل و مقصر نبودند ولی  آنها معجزات مرا دیده اند ولی با وجود این، هم از من و هم از خدا متنفرند.
 این حقیقت را به شما می گویم که رفتن من برای شما بهتر است زیرا اگر من نروم پشتیبانتان پیش شما نمی آید اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد و وقتی او می آید جهان را از گناه و عدالت و مکافات متقاعد میسازد. گناه را نشان خواهد داد چون به من ایمان نیاوردید. عدالت را مکشوف خواهد ساخت چون دیگر مرا نخواهند دید. مکافات به آنها ثابت می شود چون حکمران این جهان( عیسی) محکوم شده است.
یوحنا 16
چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم ولی شما فعلا طاقت شنیدن آن را ندارید. وقتی  که او روح راستی است( پیامبر بعدی) بیاید، شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد. زیرا از خود سخن نخواهد گفت بلکه فقط درباره آنچه بشنود، سخن می گوید وشما را از امور آینده باخبر می سازد. او مرا جلال خواهد داد زیرا حقایقی را که از من دریافت کرده به شما اعلام خواهد کرد.
یوحنا 16
من به شما گفتم که بعد از مدتی، دیگر مرا نخواهید دید ولی باز بعد مرا خواهید دید. یقین بدانید که شما اشک خواهید ریخت و ماتم خواهید گرفت ولی جهان شادی خواهد کرد. شما غمگین خواهید شد اما غم شما به شادی مبدل خواهد گشت. اکنون غمگین و ناراحت هستید ولی شما را باز خواهم دید و درآن وقت شادمان خواهید شد و هیچکس نمی تواند این شادی را از شما بگیرد. یقین بدانید که هر چه به نام من از خدا بخواهید به شما خواهد داد. تاکنون چیزی به نام من نخواسته اید. بخواهید تا به دست آورید و شادی شما کامل گردد.
یوحنا 17
32) ببینید! ساعتی می  آید که همه شما پراکنده می شوید و به خانه های خود می روید و مرا تنها میگذارید. با وجود این من تنها نیستم زیرا خدا با من است. این چیزها را به شما گفتم تا در اتحاد با من آرامش داشته باشید. در جهان رنج و زحمت خواهید داشت. ولی شجاع باشید، من بر دنیا چیره شده ام.
یوحنا 15 و 16
ایمانتان سست نشود. شما را از کنیسه ها( خانه  خدا) بیرون خواهند کرد و در حقیقت زمانی می آید که هر که شما را بکشد، گمان می کند که با این کار به خدا خدمت می نماید. این کارها را با شما خواهند کرد زیرا نه خدا را می شناسند و نه مرا. این چیزها را به شما گفتم تا وقتی زمان وقوع آنها برسد، گفتار مرا به خاطر آورید.»
یوحنا 17دعا
 خداوند! من تو را در روی زمین جلال دادم و کاری را که به من سپرده بودی، تمام کردم. من تو را به آن کسانیکه تو از میان جهانیان برگزیده و به من بخشیدی، شناساندم. آنان متعلق به  تو بودند و تو آنان را به من بخشیدی و من برای کسانی که تو به من داده ای دعا  می کنم زیرا آنها از آن تو هستند. ای خداوند با قدرتٍ نامٍ خود، کسانی را که به من داده ای  حفظ فرما تا آنها یکی باشند همانطور که ما یکی هستیم.. من کلام تو را به آنان رسانیدم اما چون آنها مانند من به این جهان تعلق ندارند، جهان از آنان نفرت دارد.
یوحنا 13
شستن پاهای شاگردان
1)یک روز قبل از عید فصح بود. عیسی فهمید که ساعتش فرا رسیده است و باید این جهان را ترک کند. او که متعلقان خود را  محبت می نمود آنها را تا به  آخر محبت نمود و پاهای شاگردان خود را شست. آنگاه به آنها گفت: پس اگر من که استاد و خداوند شما هستم پاهای شما را  شسته ام، شما هم باید پاهای یکدیگر را بشویید. به شما درسی دادم تا همانطور که من با شما رفتار کردم شا هم رفتار کنید. یقین بدانید که هیچ غلامی از ارباب خود و هیچ قاصدی از فرستنده خویش بزرگتر نیست. هرگاه این را بفهمید، خوشا به حال شما اگر به آن عمل کنید.
یوحنا 18
بازجویی از عیسی،
19) کاهن اعظم از عیسی درباره شاگرادان و تعالیم او سؤالاتی کرد. عیسی پاسخ داد:« من به طور علنی و دربرابر همه صحبت کردم. همیشه در معبد و درجایی که همه یهودیان جمع می شدند، تعلیم می دادم و هیچوقت در خفا چیزی نگفتم. پس چرا از من سؤال می کنی؟ از کسانی که سخنان مرا شنیده اند، بپرس. آنها می دانند که چه گفته ام.» یکی از نگهبانانی که درآنجا ایستاده بود به او سیلی زد وگفت:« آیا این طور به کاهن اعظم جواب می دهی؟» عیسی به او گفت:« اگر بد گفتم با دلیل خطای مرا ثابت کن و اگر درست جواب دادم، چرا مرا می زنی؟» سپس او را دست بسته پیش قیافا فرستادند.
یوحنا 18
عیسی در برابر پیلاطس
19)کاهنان و ملایان عیسی را دستگیر کرده و به قصر فرماندار بردند. پیلاطس عیسی را احضار کرده از او پرسید:«آیا تو پادشاه یهود هستی؟ قوم خودت و سران کاهنان، تو را پیش من آورده اند. چه کرده ای؟» عیسی پاسخ داد:« پادشاهی من متعلق به این جهان نیست. اگر پادشاهی من به این جهان تعلق داشت، پیروان من می جنگیدند تا من به یهودیان تسلیم نشوم ولی پادشاهی من دنیوی نیست.» پیلاطس به او گفت:« پس تو پادشاه هستی؟» عیسی پاسخ داد:« همانطور که می گویی، هستم. من برای این متولد شدم و به دنیا آمدم تا به راستی شهادت دهم و هرکه راستی را دوست دارد سخنان مرا می شنود.»
متی 24)
3) وقتی عیسی در روی کوه زیتون نشسته بود شاگردانش به نزد او آمدند و به طور محرمانه به او گفتند:« به ما بگو، کی این امور واقع خواهد شد؟ و نشانه آمدن تو و رسیدن آن زمان چه خواهد بود؟» عیسی گفت:« مواظب باشید زیرا بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد. زمانی می آید که شما صدای جنگها را از نزدیک و اخبار مربوط به جنگ در جاهای دور را خواهید شنید. هراسان نشوید. چنین وقایعی باید رخ دهد. اما پایان کار هنوز نرسیده است. زیرا ملتی با ملت دیگر و دولتی با دولت دیگر جنگ خواهد کرد. قحطی و زمین لرزه ها درهمه جا پدید خواهد آمد. شرارت به قدری زیاد می شود که محبت آدمیان نسبت به یکدیگر سرد خواهد شد. اما هرکس تا آخر پایدار بماند نجات خواهد یافت.
پایان!
  با آرزوی "میلادی نو" برای رنج کشیدگان، با سرنگونی رژیم آخوندی و با آرزوی نجات مردم تحت ستم و به ویژه زنان و مردان آزاده ای که در برابر دیدگان حیرت زده جهانیان، روزانه قربانی قدرت اهریمنی و مرگبار  فاشیسم مذهبی هستند.

ملیحه رهبری



Keine Kommentare: